توی این شبهای پایییزی
عصرهایی که زود تاریک می شه
دلم خیلی می گیره
امروز دلم خیلی گرفته
چند نفر مردن ؟ چند زن و مرد خسته و آرزو به دل وقتی سوار هواپیما بودن از خوشی داشتن غش می کردن؟ چقدر سالها سالها سالها پولاشون را جمع کردن که برن حج؟ حالا چی؟ حالا راحت مردن! کی جوابگو است؟ جوابگوی اون همه انتظار برای برگشتن، جوابگوی اون بنرهای تبریک و رسیدن به خیر که حالا تسلیت مرگ می شه؟ کی جوابگوی انتظار برای قربانی گوسفنده؟ کی جوابگوی تالارهای رزرو شده برای آمدن پدر ها و مادر ها است؟ چند نفر بی پدر شدن؟ چند نفر بی مادر؟
خداوندا در این شب و روز عزیز، در این شب جمعه عاقبت همه ما را ختم به خیر بگردان و همه رفتگان را غرق نور بخشایش و رحمت خویش
دوماد ما هم مکه بوده.ما هم اونروزی که اینجوری شد مشهد بودیم.خیلی استرس داشت.خیلی بد بود
الان حال دامادتان چطوره؟
خیلی افتضاح بود
اعصاب همه خرد و خاک شیر
سلام/ آنچه که به ذهن مچاله ام در خصوص شهدای منا می رسید تحت عنوان"من حاجی ایرانی هستم"در
http://hooshangnews.com نوشته ام:
...من کشته آدمیت گم شده در همان جایی هستم که پدرم آدم وقتی به قرارگاه خاک هبوط کرد از آرزوهای گم شده اش ُسئوال کردند، آری من کشته «یمنى فیها من الدماء» هستم، همانجا که در آنجا خون ریخته می‌شود من صدای فریاد رسای ضجه های زینب در سوگ پیکرهای پاره پاره صحرای کربلا، آه سجاد در خیمه گاه آتش گرفته در جاهلیت عصر جدید هستم.
من مثنوی هفتاد من کاغذ خاطرات از ظلم و جور غاصبان قدس و خادمین خادم به اردوگاه نظام سلطه از ۲۲ بهمن ۵۷ تا منای ۱۰ ذی الحجه ۱۴۳۶ قمری تا پایان زمین هستم، همانها که می خواهند نور اسلامیت و انسانیت را برای قوّت قامت شکسته آمریکا و صهیونیست ها خاموش کنند. من یک تاریخ کینه ام از خاطرات کوچه های باریک غم بار مدینه تا کربلای خونبار حسین علیه السلام، حالا تو از من جان می خواهی و ارزش من را همین جان می دانی و بس!؟...
شخصی به خدا گفت: اگر سرنوشت مرا تو نوشتی، پس چرا آرزو کنم؟
خدا گفت: شاید نوشته ام "'''هر چه آرزو کند..."'''
امروز...
آرزو دارم...
فاصله نباشد میان شما و تمام احساس های خوبتان
شما باشید و ...
عشق باشد و ... یک دنیا سلامتی !
و ...
" امضای خدا پای تمام آرزوهایتان"