ساعت

ساعتها را "عقب" بردند
مارا به "جلو" ...!

نیمه های امشب "دو بار" دوستت خواهم داشت...

پیامی رسیده از یک دوست

به نظرم خیلی زیبا بود


نظرات 2 + ارسال نظر
فرید سه‌شنبه 31 شهریور 1394 ساعت 19:57 http://molkeasheghi.blogfa.com

خودت گلی

هوشنگ حمزه نژاد سه‌شنبه 31 شهریور 1394 ساعت 15:03 http://hooshangnews.com

با سلام/ الی خانم دنیای عجیبی دارید...اگر ساعت ها را به عقب ببرند و الی را به جلو، حتما می خواهید به جایی برسید که هنوز نمی دانید کجاست؟! و هیچ کسی هم به آنجا نرسیده!.
نمی دانم ما فرزندان آدم و حوا دویدن را دوست داریم یا نرسیدن را که از زمان جلو زدن آنهم بدون نقشه راه را دوست داریم و از این راه طولانی خسته نمی شویم، اصلا لحظه ای فکر کرده ایم رفتن بهتر است یا ایستادن؟.
خانم دکتر بعضی وقت ها ایستادن باعث می شود که فکر کنیم در راهی که آرزوی آن را داریم قدم گذاشته ایم؟! اما تا حالا فکر کرده اید اگر به نتیجه نرسیم با ایستادن و عقب کشیدن زمان، وقت اندکی را که داریم از دست می دهیم.
زمان و آنی از ثانیه های آن مثل خیلی از چیزهای دیگر است که با از دست دادن یا عقب کشیدن آن چیزهای دیگری به دست می آوریم؟! یکی از این دست آوردها تجربه است که فقط با گذشت زمان به دست می آید.
امیدوارم با عقب کشیدن زمان و جلو رفتن کمی بایستید و به راهی که می روید فکر کنید تا دوباره راه خانه را گم نکنید، به مسیرتان، به مقصدتان، به هدفتان، به آینده خودتان کمی فکر کنید، راستی به کجا می رویم؟ بلاشک الی و دوستان مجازیش به سمت رستگاری می روند.
روزگارتان قرین رستگاری و بهروزی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.